جای خالی پزشکان اطفال در بیمارستانهای کشور
به گزارش آرمان خبر به نقل از شرق، در سالهای اخیر، کمبود پزشکان اطفال در کشور به یکی از نگرانیهای جدی در حوزه بهداشت و درمان تبدیل شده است. بسیاری از مسئولان استانی هم از کمبود پزشک اطفال در شهرهای مختلف میگویند. در مناطقی که پزشک کودک وجود ندارد، کودکان بهسختی میتوانند به مراقبتهای اولیه بهداشتی دسترسی پیدا کنند. همچنین به گفته رضا لاریپور، معاون فنی نظارت سازمان نظام پزشکی، هماکنون در دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی که یکی از بهترین دانشگاههای ایران در زمینه پزشکی است، فقط شش رزیدنت اطفال تحصیل میکنند. این در حالی است که ظرفیت پذیرش دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در این رشته ۶۰ داوطلب است. این آمار نشان میدهد که میزان فارغالتحصیلان متخصص اطفال در کشور به زیر یک درصد رسیده است.
بیمارستان کودکان کم است
وضعیت نظام سلامت هر سال پیچیدهتر از سال قبل میشود. نبود پزشک متخصص موجب شده بیماران در بیمارستانها سرگردان باشند و از طرفی دیگر بحث دارو است. داروی برخی از بیماران وجود ندارد و اگر هم باشد، بیمار باید هزینه بالایی برای خرید آن پرداخت کند. اما حالا تمام این کمبودها به سمت کودکان آمده است. پزشک اطفال و بیمارستانهای مخصوص کودکان بسیار کم است. نبود پزشکان متخصص برای کودکان موجب شده بیماری کودک دیر تشخیص داده شود. همچنین کمبود پزشک اطفال، خانوادهها را مجبور به سفر به شهرهای دیگر برای دریافت خدمات پزشکی کرده است.
متخصص کودک در شهر ما نیست
«پزشک کودک در شهرمان نیست. حتی یک پزشک برای ریههایش وجود ندارد». این حرف محمد است که به خاطر بیماری دخترش از سقز به تهران آمده است: «بچهام تنبلی ماهیچه دارد. ما در شهر خودمان پزشک متخصص اطفال نداریم. دو مرتبه بیمارستان مشهد رفتم، هر بار هم ۶۰ میلیون تومان پول دادم. آنجا گفتند باید هر ماه دخترت را برای درمان بیاوری، اما من اینهمه پول ندارم. برای همین به تهران آمدم. دکتر خوب برای کودکان نیست. در شهر خودمان یک دکتر برای بیماریاش نیست. هر ماه مجبورم فقط برای آزمایش ریه ۸۰۰ کیلومتر رانندگی کنم تا به تهران بیاییم».
کمبود در چه رشتههایی است؟
«در رشتههای داخلی، طب اورژانس، عفونی، اطفال و بیهوشی با کمبود پزشک مواجه هستیم»؛ موضوعی که معاون فنی و نظارت سازمان نظام پزشکی به آن اشاره میکند و به «شبکه شرق» میگوید: «رشتههایی مثل طب اورژانس و اطفال، سختی کار بالایی دارد؛ بنابراین داوطلب کمتری هم برای این رشتهها وجود دارد. داوطلبان ترجیح میدهند رشتهای را انتخاب کنند که درآمدزایی بیشتری داشته باشد و متناسب با کاری باشد که انجام میدهند».
مهاجرت پزشکان اطفال بیشتر شده است
بسیاری از پزشکان متخصص اطفال در این سالها به دلیل شرایط اقتصادی نامناسب، درآمد پایین و فشار کاری زیاد، تصمیم به مهاجرت گرفتهاند؛ موضوعی که لاریپور به آن اشاره میکند: «ما چند سالی است که با موج مهاجرت گسترده پزشکان و پرستاران مواجه شدهایم. این موضوع در حوزه کودکان هم اتفاق افتاده است. پزشک اطفال شغل پیچیدهای است. یک پزشک اطفال با سختی زیاد با مریضی که بههیچوجه حرف نمیزند و داروهایش را باید براساس وزنش تنظیم کند، کار میکند. پزشکان کودک وقتی با سختی کار مواجه میشوند و میبینند که این سختی تناسبی با دریافتی ندارد، اولین کاری که میکنند این است که یا به کشوری دیگر مهاجرت میکنند یا به مهاجرت شغلی روی میآورند».
پزشک اطفال دوست دارد کار زیبایی انجام دهد
انگار چالش نظام سلامت فقط مهاجرت جغرافیایی پزشکان نیست. حالا مهاجرت شغلی پزشکان هم به آن اضافه شده است.
لاریپور به تغییر شغل پزشکان اطفال اشاره میکند و میگوید: «برخی از متخصصان اطفال به سراغ کارهای پردرآمدتر مثل کارهای زیبایی رفتهاند. در سالهای اخیر مراجعات بسیار زیادی داشتیم که همکاران متخصص درخواست داشتند که با مدرک پایینتر (مدرک پزشکی عمومی) به فعالیت بپردازند. این موضوع برای رشته اطفال هم صدق میکند. آنها به سمت کارهای زیبایی رفتهاند.
افراد تمایلی به تحصیل در رشته پزشکی ندارند
آنطورکه کارشناسان نظام سلامت میگویند، اگر میخواهیم رشتههای بیمارستانی خالی نماند، باید برای رشتههایی که اهمیت دارند، مثل طب اورژانس، اطفال، جراحی قلب و بیهوشی شرایطی را ایجاد کرد تا دانشجویان نخبه در دانشگاهها پذیرش شوند و حقوق و مزایای مناسبی برایشان در نظر گرفته شود. لاریپور معتقد است: «متأسفانه در سالهای اخیر خروج از کشور داوطلبان به حدی افزایش پیدا کرده که افراد تمایلی به ادامه تحصیل در کشور ندارند. البته شرایط دوره دستیاری شرایط سختی شده است.
به طوریکه افراد دیگر حاضر نیستند وارد رشتههای اینچنینی شوند. رزیدنتی باید بهعنوان شغل در نظر گرفته شود و حقالزحمه مناسبی داشته باشد و تا شغل محسوب نشود، بیمه و آینده شغلی مطمئن نداشته باشد، داوطلبان به سمت رشتههای تخصصی گرایش پیدا نمیکنند». او تأکید میکند: «باید تعرفهها و دستمزد افرادی را که در حوزه دستیاری مشغول به کار هستند، افزایش دهیم. درحالحاضر ۸۰ درصد بار درمانی بیمارستانهای آموزشی کشور بر عهده دستیاران است. پس باید تعرفه رشتهها را افزایش دهند تا تفاوت رشتهها زیاد نباشد. هماکنون یک متخصص گوش و حلق و بینی در سقز ماهی یک میلیارد تومان از عمل جراحی بینی درآمد دارد، اما درآمد یک متخصص اطفال در همان شهر با کارانه و اضافه کار به ۶۰ میلیون تومان هم نمیرسد».
منبع: سلامتنیوز